تاریخچه شکل گیری ایکیا

امروز، ایکیا به میلیون ها قلب و خانه در سراسر جهان می رسد، اما هر داستان موفقی باید از جایی شروع شود. آیا می دانستید که IKEA زمانی به عنوان یک تجارت کوچک در Älmhult، یک روستای کوچک سوئدی در حومه شهر بود و از طریق یک کاتالوگ سفارش پستی به فروش می رسید؟ و اینکه دفتر مرکزی IKEA برای طراحی هنوز در آنجا قرار دارد؟ داستان ما اینجاست.

ریشه های ایکیا

اینگوار کامپراد IKEA را در سال ۱۹۴۳ در سن ۱۷ سالگی تأسیس کرد و کالاهای خانگی مانند خودکار، کیف پول و قاب عکس می فروخت. اسمالند، منظره ای که اینگوار در آن بزرگ شد، سنگی و ناهموار بود. در آن زمان، بسیاری از ساکنان مجبور بودند با وسایل کوچک زندگی کنند. به همین دلیل، گفته می‌شود که اسمالندری‌ها صرفه‌جو و مبتکر هستند و رویکردی «بدون اطلاف» برای حل مشکلات روزمره دارند. این میراث توضیحی برای روش ایکیا برای انجام کارها و موفقیت است.

 

ایکیا به چه معناست

نام IKEA برگرفته از حروف اول موسس Ingvar Kamprad، Elmtaryd، مزرعه ای که در آن بزرگ شد و Agunnaryd، روستای مجاور گرفته شده است.

ایکیا امروزه یکی از شناخته‌شده‌ترین برندهای دنیاست و نشان بارز آن لوگوی آبی و زرد است. اما آرم (لوگوتایپ یا نشان) همیشه به این شکل نبوده است. از آنجا که  لوگو به همراه کاری که انجام میشود، مداوم در حال توسعه است ما تکامل لوگو از سال ۱۹۴۳ تا ۲۰۱۸، زمانی که آخرین تغییرات انجام شد، به شما نشان میدهیم. پس ذره بین خود را بیرون بیاورید و برای داستان آرم IKEA، از سربرگ گرفته تا سر همه چیز، به فروشگاه اینترنتی راه راه مارکت بپیوندید!

بیایید با تعریف لوگو شروع کنیم: لوگوتایپ یک عنصر گرافیکی است که بخشی از هویت بصری یک برند را تشکیل می دهد. یک برند یا علامت تجاری معمولاً شامل برداشت ها و نگرش هایی نسبت به شرکت نیز می شود که به معنای بیان آن است و سپس علامت کلمه ایکیا وجود دارد. این زمانی است که IKEA بدون بیضی و قاب لوگو تایپ، مانند سر در فروشگاه ها و پرچم ها استفاده می شود. هر کسی که حس پیشرفته‌تری برای تایپوگرافی داشته باشد متوجه خواهد شد که تفاوت جزئی بین لوگو و علامت کلمه وجود دارد.

قبل از آخرین به روز رسانی در سال ۲۰۱۸، لوگو از دهه ۱۹۸۰ اصلاح نشده بود. آخرین تغییرات برای بهبود خوانایی، و اطمینان از تشخیص و باز تولید رنگ ثابت در عصر دیجیتال جدید در نظر گرفته شده است. امروزه، همانطور که لوگو باید روی صفحه نمایش موبایل به خوبی کار کند باید روی یک فروشگاه یا کیسه کاغذی نیز کاربرد خودش را به خوبی اعمال کند.

بسیاری از برندهای بزرگ در طول زمان تغییرات گسترده ای در لوگوی خود ایجاد می کنند. گاهی اوقات آنها به چیزی کاملاً متفاوت روی می آورند و سر و صدای زیادی از آن ایجاد می کنند. اما IKEA اساساً از دهه ۱۹۶۰ همان بیان اساسی را در لوگوی خود داشته است. این به خوبی با نگرش کلی در ایکیا مطابقت دارد.

〉 آهسته انتخاب کنید

〉 هزینه ها را کاهش دهید

〉 اصل را حفظ کنید

وقتی از اینگوار کامپراد پرسیده شد “پس ایکیا واقعاً چه چیزی را نشان می دهد؟” در مصاحبه ای در سال ۲۰۱۴، پاسخ فوری او این بود: “ایکیا مخفف چیزهای خوب با قیمت های مناسب است” و چه کسی می خواهد آن را تغییر دهد؟

ایکیا حامی محیط زیست

با تقریبا ۴۰۰ فروشگاه در بیش از ۳۰ کشور، IKEA شرکتی است که نمی توان موفقیت آن را انکار کرد. با این حال، برند واقعا چقدر پایدار است؟

چیزی که در مورد ایکیا جذاب است این است که بازدید از فروشگاه و بیرون رفتن فقط با یک چیز تقریبا غیرممکن است. IKEA به این ترتیب ساخته شده است :

شما می خواهید چیزهایی را بخرید که حتی هرگز قصد خرید آن را نداشتید، اثر à la Gruen. 

دکوراسیون منزل این برند به قدری ارزان است که برای تعویض طراحی شده است نه تعمیر. «متابولیسم تجدیدپذیر» یعنی زمانی که مواد برای استفاده مجدد یا بازیافت ساخته می شوند. این همان چیزی است که IKEA می گوید و آرزوی دستیابی به آن را در آینده نزدیک دارد و باید هدف نهایی برای هر نوع کسب و کاری باشد زیرا مصرف ناپایدار باعث تخریب محیط زیست شده است. هنگامی که یک شرکت، سیاره زمین و مردم را در شرایط برابر برای سود خود قرار می دهد، می تواند تأثیر قدرتمندی بر سایر مشاغل یا افراد داشته باشد و بدون شک نحوه دیدن بحران آب و هوا را شکل می دهد.

در چند سال گذشته، IKEA پایداری را به عنوان یکی از اهداف خود قرار داده است. آنها امیدوارند تا سال ۲۰۳۰ به “اقلیم مثبت” تبدیل شوند و می گویند که تیم ایکیا “متعهد است که تأثیر مثبتی بر مردم و کره زمین داشته باشد”. در سال ۲۰۱۲، این برند نقشه راه People & Planet Positive خود را منتشر کرد، سندی که استراتژی پایداری خود را ترسیم می کند که شامل تامین ۱۰۰٪ چوب، پنبه و کاغذ از منابع “پایدارتر” است و اطمینان حاصل می کند که ۹۰٪ محصولات سازگارتر با محیط زیست هستند. با بهبودهای زیست محیطی اثبات شده، و تولید انرژی تجدیدپذیر به همان اندازه که مصرف می کند.

این برند متعهد به ایجاد آینده ای پایدار است.

این برند قصد دارد آلودگی پلاستیکی را کاهش دهد و تا پایان سال ۲۰۲۰، پلاستیک یکبار مصرف را به طور کامل از طیف مبلمان خود حذف کند و در عین حال آنها را با کارد و چنگال چوبی و نی های کاغذی پایدار جایگزین کنند. امروزه بیش از ۶۰ درصد از محصولات ایکیا بر پایه مواد تجدید پذیر هستند. محصولات پلاستیکی پایدار از منابع تجدیدپذیر مانند ذرت، چغندرقند و نیشکر به جای مواد فسیلی بکر ساخته خواهند شد. آنها از استفاده از پنبه ساخته شده با کار اجباری اجتناب می کنند و مطمئن می شوند که چوب آنها از منبع معتبر تهیه شده است.

این ایده عالی به نظر می رسد، بیایید از ایکیا به خاطر تعهدش قدردانی کنیم و فراموش نکنیم، ترجیحات، سلیقه ها و انتخاب های مصرف کننده، تعیین کننده های کلیدی تقاضا هستند. جایی که تقاضا وجود داشته باشد، عرضه نیز وجود خواهد داشت.

ایدئولوژی ایکیا، زیبایی از دل سادگی

فلسفه مدیریت در IKEA ساده و به معنای واقعی کلمه بود.

اینگوار کامپراد میگوید:

روح واقعی ایکیا بر اساس اشتیاق بر اراده همیشگی ما برای تجدید و آگاهی از هزینه ها، همینطور تمایل به پذیرفتن مسئولیت و کمک بنا شده است و فروتنی در برابر تکلیف و در مورد سادگی رفتارمان.

 ایکیا بسیار غیررسمی بود و معتقد بود که برای ایجاد یک زندگی بهتر باید از وضعیت و قرارداد رها باشید. در حالی که سادگی و توجه به جزئیات به طور گسترده تبلیغ می شد. جالب است بدانید که یکی دیگر از باورهای اصلی در IKEA آگاهی از هزینه ها بود.

اینگوار کامپراد نقش اساسی در توسعه IKEA داشت. مفهوم مدیریت ایکیا مستقیماً با فلسفه اینگوار کامپراد مرتبط بود. او به همه جزئیات توجه داشت و دائماً به کارکنان و مدیران توصیه می کرد. اینگوار تعهد خود را نسبت به حرکت به سوی فرهنگ نشان داد.

 

از تجارت خانوادگی تا ابر شرکت

چگونه اینگوار کامپراد امپراتوری تجارت خانوادگی IKEA را ایجاد کرد؟ زمانی تصور می شد که او تنها ثروتمندترین مرد جهان است، مواردی مانند پرواز با مربی برای تجارت و آوردن نهار به محل کارش، به خاطر گرفتن بسته‌های نمک و فلفل از رستوران‌ها و جایگزینی بطری‌های آب مینی بار هتل با بطری‌های ارزان‌تر خریداری شده در خواربار فروشی مشهور شد. البته اینگوار کامپراد، غول بزرگ مبلمان سوئدی، بنیانگذار امپراتوری ایکیا نیز است.

در مورد اخلاق کاری باورنکردنی او، حس خوب تجاری، صرفه جویی بی نظیرش و عشق او به کاری که انجام می دهد، مطالب زیادی نوشته شده است. با این حال، هیچ یک از این ویژگی ها واقعاً چیزی را که کامپراد را از یک تاجر موفق سوئدی به یکی از میلیاردرهای نخبه جهان با حضور در سراسر جهان سوق داد در بر نمی گیرد. در واقع، چیزی که او را وارد استراتوسفر کسب و کار کرد، چیزی بود که اغلب با نخبگان تجاری مرتبط نبود، میل به خدمت به همه و یک مکالمه شنیده شده، همه چیز را در جهان تغییر داد.

چهار سال پس از تاسیس IKEA، کامپراد تصمیم گرفت مبلمان و لوازم خانه را به تجارت خود اضافه کند. او دریافت که می‌تواند از صنعتگران محلی استفاده کند و هزینه‌ها را پایین بیاورد و این مدل به موفقیت چشمگیری تبدیل شد که در سال ۱۹۵۱، تمام خطوط تولید دیگر را متوقف کرد و فقط بر روی مبلمان تمرکز کرد.

〉اوایل دهه ۱۹۶۰

این کسب و کار به طور پیوسته در دهه بعد رشد کرد و در اوایل دهه ۱۹۶۰ پس از اینکه کامپراد مدل پول نقد و حمل در آمریکای شمالی را به فروشگاه های خود معرفی کرد، شاهد جهش قابل توجهی بود. او متوجه شد که با افزایش روز افزون افرادی که ماشین دارند ترجیح می دهند به فروشگاه بروند و با خرید خود فوراً آن را ترک کنند تا اینکه منتظر ارسال آن بمانند. این امر باعث شد تا او سیستم بسته بندی مسطح را معرفی کند که در آن مشتری هنگام بازگشت به خانه، مبلمان را خودش جمع کند.

〉دهه ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰
ایکیا به شدت در اسکاندیناوی رشد کرد و چند سال پس از دهه ۱۹۷۰، اولین فروشگاه در قاره اروپا در سوئیس افتتاح شد. حال کلمات MÖBEL و ÄLMHULT نیز ناپدید شدند. نام بین المللی جدید IKEA به تنهایی در لوگو قرار داشت، به عنوان مثال در کاتالوگ سال ۱۹۷۷، جایی که علامت کلمه به خودی خود برای اولین بار ظاهر شد، مانند یک پلاک روزنامه.

در دهه ۱۹۷۰ بازارهای بیشتری اضافه شد و آشفتگی گسترش چشمگیر نیز به برخی انحرافات گرافیکی منجر شد. به عنوان مثال، در آلمان، این لوگو با یک گوزن سوئدی عجیب و غریب ظاهر شد. در اتریش آنها حتی مجسمه یک گوزن را بیرون از فروشگاه ایستادند، در حالی که در ژاپن و کانادا از یک وایکینگ سبک استفاده کردند. در دانمارک که تمام تلاش خود را کرد تا با سوئد مرتبط نباشد، در عوض از یک خرس عروسکی شاد برای تکمیل لوگو استفاده کردند.

انفجار بین المللی

با نزدیک شدن به پایان دهه ۱۹۰ و فرارسیدن دهه ۱۹۷۰، IKEA یکی از بزرگترین خرده فروشان مبلمان سوئد بود اما تقریباً در جای های دیگر جهان ناشناخته بود. صحبت از گسترش بین المللی شده بود اما کامپراد این ایده را رد کرد، زیرا ترجیح داد تمرکز خود را بر سوئد حفظ کند. 

هدف اولیه کامپراد برای ورود به تجارت مبلمان، تمایل به در دسترس قرار دادن مبلمان زیبا برای همه بود. او متوجه نشد که چرا فقط ثروتمندان و نخبگان باید مبلمان زیبایی در خانه های خود داشته باشند. او معتقد بود که این زیبایی باید در دسترس  همه باشد.

او در یک بعد از ظهر آفتابی هنگام قدم زدن در خیابان های زوریخ در سال ۱۹۷۳ به یاد این مأموریت اصلی افتاد. او با زوج جوانی روبرو شد که در ویترین مغازه به یک مبلمان زیبا نگاه می کردند. “چه صندلی زیبایی!” زن جوان گفت مرد موافقت کرد اما واقعیت مالی آنها را تشخیص داد. “بله، اما هنوز هم برای ما بسیار گران است. بیایید سال آینده بخریم.»

این تمام چیزی بود که کامپراد باید بشنود.

قبل از پایان سال، او یک ایکیا را در سوئیس افتتاح کرد، که به سرعت توسط فروشگاه های سراسر استرالیا، هلند، فرانسه و ایالات متحده دنبال شد. کامپراد در مدت کوتاهی کسب‌وکار خود را با ۳۳۸ فروشگاه در ۴۰ کشور جهان تبدیل به غول امروزی کرد.

امروزه ایکیا یکی از معتبر ترین و شناخته شده شده ترین برند در کل جهان است که به شما امکان خرید اینترنتی بسیار راحت و امن را میدهد و میتوانید به صورت مجازی در فروشگاه های اینترنتی مختلف بگردید و بهترین انتخاب را برای خانه یا محل کارتان و حتی به عنوان هدیه برای عزیزانتان انجام دهید.